که بود که آرام مرا می جست ؟
که بود که
آرام مرا می جست ؟
من که صدایم طنین بود
در باد
در خاک
در آب
در آتش
که بود که آرام مرا می جست ؟
انگار شقایق را نمی فهمید
شاید هرگز سایه ای از بید بر او نیفتاده بود
انگار ماهی از حباب برای او نگفته بود
و شاید تپشی را در چشم
درپس نگرانی شقایق
به من گفت
او غریبه است
ایینه را نمی شناسد
بگو
شقایق زندانی است